باسمه تعالی: سلام علیکم: چه نیاز است که وقت خود را صرف مطالعهی چنین کتابهایی بکنید که سراسر بیپایه است و حتی نویسندهی آن زحمت خواندن یک صفحه از کتابهای امثال سید حیدرآملی و محیالدین را به خود نداده است تا متوجه شود کتابهای این بزرگان سراسر، همان توجه به آیات قرآن است آنهم با همان تأکیدی که قرآن دارد یعنی تدبّر در قرآن. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که استاد فرمودند تنها از طرف ما باید آمادگی باشد، آمادگی برای پذیرش عشق یا شهادت. آمادگی آن است که در این موارد خودمان در میان نباشیم فقط حضرت حق در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هیچوجه حضرت آیت اللّه محمد حسن الهی کمتر از مرحوم شیخ اشراق نیست! آن احضار روح یک تفریح روحانی بود وگرنه آن مرد الهی در مقامی است که قدرت جذب مرحوم قاضی از برزخ را هم در چنته دارد 2- آری! در آن صحنه، هوشیاری قلبی و قدسی، جنبهی عقلانی نیز به خود میگیرد و از هر ساحتی که سؤال شود نفس ناطقه مطابق آن ساحت ظهور میکند، چه ظهور عقلی و چه ظهور قلبی. ولی هوشیار باشد که آنجا جای مفهوم نیست 3- هرجا اذن نطق باشد نفس ناطقه آن استعداد را ظهور میدهد، ربطی به کشفها ندارد 4- این مسئلهی توحید بین عقل و چشم و گوش نکتهی بسیار ظریفی است که باید با حوصله در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» آنجایی که ملاصدرا کشفِ افلوطین را تبیین میکند، دنبال فرمایید 5- آری! ولی در هرصورت وقتی ما از بدن عبور کنیم و با نفس از نظر وجودی، آزاد از کثرت بدنی، مرتبط باشیم با چشم میشنویم و با گوش میبینیم و از این نوع حضورها که گفتنی نیست. امیدوارم بنده و جنابعالی توفیق چشیدنش را پیدا کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه خواندهاید سخن علامه حسنزاده نیست و جناب علامه آن را ترجمه کردهاند و اکثر علماء با این سخن محیالدین مخالفاند از جمله آیتاللّه جوادی معتقدند: «مسئلهی ابدیت عذاب بدون شناخت انسان میسر نیست و اگر انسان یک گوهر داشته باشد آن وقت میتوان بحث کرد آیا این عوارض در جهنم عارض بر جان انسان شده یا همسنخ انسان است و اگر همسنخ انسان است دیگر عذاب نیست و اگر همسنخ انسان نیست ابدی نیست. ولی وقتی انسان دارای یک گوهر نبود و دارای فطرت و طبیعت بود موضوع متفاوت میشود بدین معنا که فطرت او آنچه را طبع او به عنوان ملکاتِ خلاف شریعت در خود نهادینه کرده است نمیپذیرد و همواره این تضاد که مسخر به انواع عذابهای رنجآور میشود در چنین انسانی باقی است» البته بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه مصباح مبنای فکری خود را با تفکر علامهی طباطبایی شکل دادهاند و همان تفکر را جلو میبرند. و این بدیهی است که بعضاً برای خود، نظری داشته باشند 2- دعا؛ قواعد و سنن الهی را به نفع دعاکننده جاری میکند. علم خدا به همین است که ما اگر دعا کنیم شرایط بهتری پیدا خواهیم کرد. در جزوهی «جبر و اختیار» در این مورد عرایضی شده است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید بین امور اعتباری با امور حقیقی تفکیک کرد. انسانیت یک امر وجودی و حقیقی است از آن جهت که تشکیکبردار است، ولی نبوت و امامت یک مأموریت الهی است و لذا اگر حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» نبی اللّه هم نبودند ولی مطابق شریعت الهی عمل میکردند انسان کامل محسوب میشدند. از این جهت در سؤال شما بین امور حقیقی با امور اعتباری تفکیک نشده. موفق باشید
